IZA
Shab haye Barfi

متن آهنگ شب های برفی ایضا و مرتضی میرزاپور

توام که مثل من آخر خطی، رنگ خوشی تو باورتم نی

زده به سرت که با همه بد شی، شدی خودتو یه عالمه سختی

خسته ای از این آدمای دو رو، سرپایی با اینکه جا برای تو بود

ولی سفت بگیر نده غم به دل، پرواز همیشه آخرای سقوط

دیگه کسی تورو با عشق نمیخواد، کسی تورو حتی یادش نمیاد

آخه درگیر روز بدتی و، شدی خمار روزای خوب بچگیو

توی دل تو بود یه عده جاشون، اشک شدی ریختی تو غمو گریه باشون

جوری زدنت زمین که، شدی آدم بده ی ته قصه هاشون

دیدی دستاتو ول کرد، کسی که عاشقت بود

اونی که موندش آخر، خوده ساده دلت بود

حالا که تو مسیرت، به روزای بد افتاد

ببین هیشکی نموندو، چجوری رفتی از یاد

هنوزم توی قلبت هست، اون که چشماتو تر کرد

سکوت تو پر از حرفه، خدا اشکاتو باور کرد

همین حالی که تو داری، کی تو این خونه میفهمه

نگو درداتو با دنیا، مگه دیوونه میفهمه

بیخیال همه باورات و امید، هنوز درگیر گذشته تی نه؟

میگی منی که این همه بخشیدم، چرا هیچ موقع گذشت ندیدم

هزار تا حرف نگفته باته، امونتو بریدو کسی نمیدونه

ناراحت نباش این رسمشه آخه، به هرکی عشق بگی نمیمونه

داری له میشی زیر بار غمت، توی دل این شبای برفی

تو که نمیذاری کلاه سر خودت، فراموشی دیگه دوای درد نی

هی بردیو باختتو دیدن، تو که میدوییدی آخه کی به جات رسید

واسه هرکی پله شدی رفت بالا، تهش یه آجر از زیر پات کشید

هنوزم توی قلبت هست، اون که چشماتو تر کرد

سکوت تو پر از حرفه، خدا اشکاتو باور کرد

همین حالی که تو داری، کی تو این خونه میفهمه

نگو درداتو با دنیا، مگه دیوونه میفهمه

همیشه یه نفر هست که ب...نه به حالت

دنیا دیگه خوب نمیشه به کامت

اونی که توی روز خوبت اومد، روزای سختو نمیده ادامه

دلتنگی واسه یه رفیق راه، یکی از جنس خودت یه تکیه گاه

یه پله رو به بالا که هیچ موقع زیر پات نمیشه چاه