IZA
Range Bade Siahi

متن آهنگ رنگِ بعدِ سیاهی ایضا

باز شبُ با یه روحِ بیمار، گم شدی توی دودِ سیگار

باز همون حس تکرار و عادت، درست مثلِ ساعتِ روی دیوار

این دل با هیچ امیدی سر نکرد، برو ولی اگه بریدی برنگرد

امروز شب شد بازم، ولی هنوز تهِ شیشه یکم الکل دارم

خیلیا خواستن دشمنی کنن، ولی کسی را نیومده در کل با من

دیگه بریدیم همه، از اتفاقُ از رخ دادن، بلند پریدن یعنی بد افتادن

بزرگیه دل به رازیه که توشِ، این زندگی یه بازیه که پوچِ

که فرقی نداره باخت و برنده براش، پس آسمونِ بی پرنده نباش

مردِ بی عمل، حرفِ بی اثر، شهرِ من که زیادی داشت

ببین هزار تا رنگِ از سفید تا سیاه، تو رنگِ بعدِ سیاهی باش

کی مُفت نخواست و کی کم خورد، کی کم گذاشت و بیشتر بُرد

واسه من که خیلی فرقِ، گر گذشته آب از سر

راه نیومد هیچ وقت با ما، این سرگذشتِ لامذهب

من که خنده یادم رفت، نه میشه موند نه میشه ساخت

این من دیگه عادت کرد، همیشه بود همیشه باخت

بگو دنبالِ چی تو کله تی، تو پرواز کن من میمونم زمین

میرسی به فردای خودت، وقتی سر به دیروزم زدی

من اسیرِ پروازم، جای خالیت درد میکنه، رو نبودت حساسم

امشب واسه صبح شدنش هنوز چند نخ سیگارم هست واسم

تا خدای من ساده میشه رفت، خدای من جاش تو قلبته،

تو جا نمازت جا نمیشه مرد،برو دنبالش اگه عاشقی بگرد

شب نداره اعتمادِ من، من ندارم ادعا به غم

روزِ بد کنارم بذار، روزِ خوبم استفاده شم

اگه اشکِ توی چشمام، وا نده با گریه های من

من با همین دستای خالی تکیه گاهتم

من همون صدای خسته ام که هر شب زمزمه میشه واست

دلگیرم از اون اره ای که از سر گذشت به ریشه ها زد

دلگیرم از اون خنجری که دستِ دوست بود و بی صدا زد