Mohammadreza Foroutan
Aab

متن آهنگ آب محمدرضا فروتن

تبار جاری من تیره آبیم آب

نژادم پیش از انسان قبل از تنفس

روزی به زیرکی از زیر یخ بندان رد شدم

روز دیگر جلوتر از عصر حجر راه افتادن

دودمان رود گاه دجله جیهون نیل آمازون فرات کارون

بهر رسیدن دویدم به اطلس آرام رسیده و نارسیده آرام نگرفتم

از خجالت آب شدم موج شدم حباب شدم گرداب شدم

بر رخم ماه بوسه زد در دلم ماهی غوطه ور کوسه به پرسه نهنگ

بی درنگ اما کند کدر بی رنگ آبی روان

دهان هر چه تا سفر ادامه داشت

سرریز شده برخواستم خیس شدم

بخار شدم مه شدم شبنم شدم

ابر شدم گریستم زلال ریزان از شوق دلم آب شد

افشنگ باران برف تگرگ برگ برگ

بر چتر بر جدل نشستم بر بام بر باد بر باغ

فرود آمدم بر کویر بر گل بوسه زدم

در برکه و مرداب در آتش و خاکستر در خاک

هر روز و هر شب به همه جا بریدم

میخواستم از کنار زمین رد شوم رها حیف نشد

نشد حیف دلم از حسرت آب شد

اما هرگز هرگز سراب نشدم