Mohammad Vafamehr
Raze Del

متن آهنگ راز دل محمد وفامهر

رازدل با تو نگفتم

تاکه از چشمت بیفتم

تا که تنها من بمانم

باغم و رنج نهانم

تا تو آسوده بمانی

تا که حسم را ندانی

من سکوت را پیشه کردم

تا ندانی پر دردم

درد دوری از جدایی

فکر اینکه تو کجایی

اما محکوم به سکوت و حس هر لحظه سقوط

این دلم را بد شکستم

من به مرگ خود نشستم

تا تو جسم را ندانی

بلکه خوش بخت بمانی

من ز عاشق شدن توبه کردم

رفتم و با دل خود چه کردم

حال من حال آن آدمی نیست

که به حال دلش گریه کردم

من برای تو با خود چه کردم