Resa
Arezohaye Bozorg

متن آهنگ آرزوهای بزرگ رسا

همه ی آدما گاهی آرزوهایی دارن

که به این آرزوها میگن آرزوهای محال

بد نیست گاهی به آرزوهای هم گوش کنیم

میخواستم خورشید باشم و بتابم

آرزوم بود ابر بودم بارون شم و ببارم

بشورم پاک کنم دیگه هرچی بدیه

اینقد بتابم کور شه هر چی بخیله

مثل پرنده میدیدم از بالا حقایقو

بد نیست با ما بیا ببین مرگ شقایقو

میخواستم صدا باشم تو گوش همه

فریاد بزن بگو خدا سادگی کمه

کاش سنگ باشم کسی نتونه دیگه بشکنه

آرزومه خدا حرفامو بتونه بشنوه

میخوام بعد از مرگم یه اسم خوب بمونه اسمم

نمیذارم بد شه آخر قصه م

یکی سیاه یکی سفید یکی خوب یکی بد

گاهی موندن یا باختن با کتک

شاید روزی کسی پیدا شد

شاید اون تویی که حرفامو کردی درک

من آدم خوبه م چون یکم زودتر

فرق بین لش بودن با لاشی بازی رو تشخیص دادم

قفل نباش و بپیچون دورتر

چون میدونی بدم میاد ازت به من از خوبی تندیس دادن

من آدم خوبه م چون یکم زودتر

فرق بین لش بودن با لاشی بازی رو تشخیص دادم

قفل نباش و بپیچون دورتر

چون میدونی بدم میاد ازت به من از خوبی تندیس دادن

دادم درخواست ولی خوبه ظرفیتش

روح درونتو بکن تربیتش

مث بچگی که تو بودی مرحمم

مادر که فقط بودی باورم

بزرگترین آرزوم دیدن صورت بی نقاب

دیدن عشق واقعی نه از توی خواب

میخوام دور بشه حسادت دور بشه رقابت

با همه یه رنگ دیگه جور بشه صداقت

چرا نشد عادی باشم نه خوب نه بد

نشد باشم حد وسط یا صفر یا صد

من آرزومه که زندانی نباشه

عمق وجودت ببین وجدانی باشه

میشه با فریاد صدات به دل بشینه

میشه اگه حرفات حق باشه میشینه

چشات میتونه آرزوتو ببینه

من آدم خوبه م چون یکم زودتر

فرق بین لش بودن با لاشی بازی رو تشخیص دادم

قفل نباش و بپیچون دورتر

چون میدونی بدم میاد ازت به من از خوبی تندیس دادن