Ali Alavi
Lashgar Iman

متن آهنگ لشگر ایمان علی علوی

چشم بگشا و نظر کن

با زمان در دل تاریخ، سفر کن

از دل پیچ و خم حادثه‌ها

با قدم‌های بصیرت تو گذر کن

بنگر از روز نخستین

نور و ظلمت، به مصافند

حق و باطل، به نبردند

بی‌رگان هم بی‌تفاوت

این میان، نظاره کردند

ما ولی لشگر ایمان

ما همانیم

همانیم که با نوح گذشتیم ز طوفان

بت شکستیم به همراه خلیل و

در دل آتش نمرود، دیدیم گلستان

دل نبستیم به شیطان

تن ندادیم به عصیان

ایستادیم کنار صالحان، با صالح و با هود

یک دم از پا ننشستینم

تخت جالوت شکستیم، با غیرت داود

آره! کابوس شب ماییم

همه، همرزم یحیی‌ییم

جهان‌آرای امروزیم

نصرالله فرداییم

سحر، بعد از شب تاره

جهان، تو دست قهّاره

تو راهه، تکسواری که

به دستش تیغ کراره

میاد از گردن دنیا

غم و زنجیرو برداره

ما همانیم همان لشگر ایمان

مثل موسی، دشمن فرعون و هامان

خصم دیوانیم، از نسل سلیمانی، همراه سلیمان

در یمن یار اویسیم

لشگری از نسل سلمان

پای عشقیم

اگر سر بگذاریم، سرِ دار

مست چون میثم تمار

پای حق، گوش به فرمان ولی

در صف مقدادیم و عمار

خام قرآن سر نیزه نگردیم

مالکیم،

مالک لشگر کرار

روز خیبر که رسد،

ما همه آماده و بیدار

کربلا، در صف عشقیم

نه با بچه‌کشان، یار

دل سپردیم، به دستان علمدار

صبح نزدیک است و همپای جلودار

وعده‌ی صادق ما، محو شب تار