Kamyar Mohajer
Bazi

متن آهنگ بازی کامیار مهاجر

ديدى اخرش رسيديم به تهِ بازى

بسه عشقم چرا هى خاطره ميسازى

يادته ، قول داده بودیم پیش هم باشیم

حالا مونده واسه من يه قلبه ناراضي

تقصيره تو ، نبود از اولشم رابطمون

من خودم ، خواستم اين عاشقى باشه بينمون

من احساس تو رو / خط زدم به سادگى

حالا حقمه كه سهمَم از تو باشه اين جنون

طفلی میمیره دلم

اخه دلگیره دلم

تو نساختی اما من

محاله به هیشکی بگم

راهتو رفتی گلم

من با خودم تنها شدم

قسمت انگاری نخواست

به تو حرفامو بگم

تقصيره تو ، نبود از اولشم رابطمون

من خودم ، خواستم اين عاشقى باشه بينمون

من احساس تو رو / خط زدم به سادگى

حالا حقمه كه سهمَم از تو باشه اين جنون