Amin Mohammadi
Mare Zangi

متن آهنگ مار زنگی امین محمدی

همیشه با همه حرف تو زدم نبودی جای تو

با خودم حرف زدم

به خاطر توعه که با همه بدم به خاطر توعه همه باهام بدن

چقدر خواستم عاشق نشم با هیشکی بعد تو

یه قدم راه نیومدم

به خاطر توعه همه پسم زدن به خاطر توعه

همرو پس زدم بعد تو افعیا نیشم زدن هرچی رو من اثر نداشت

زهر نو کشت من و هیشکی نیشش بعد تو درد نداشت درد نداشت

تو مثه ماهی شدی من مثه دریا

رفتی و راهی شدی من موندم تنها

با همه دردام میکردم با دل و جون واسه تو هر کار

پایان خوشی نداشت این قصه اما

چون انگار تو سنگی مثل مار زنگی

میرقصی قشنگی ولی بی رحم و سمی

بزرگت میکردم شاید عاشقم شی

فکرشم نکردم خودتو قاتلم شی

بعد تو افعیا نیشم زدن هرچی رو من اثر نداشت

زهر نو کشت من و هیشکی نیشش بعد تو درد نداشت درد نداش