Hesamoddin Seraj
Maleka

خال هندوی تورا به طاوس ندهم خدایی آفریده عشق را به غزال تیز پای که در صحرای عشق برای عاشقی کردن به این سو وان سو می دود برای یافتن جمالی که همدم اوست مرغ بهشتی بلبلان عاشق در بوته زاران وشاخه درختان که پر از شکوفه شادی به آواز عشق برای همدم خود که برایش عاشقانه بر شاخه ای برقصد که آواز عشق سر دهد تا روشنایی حقیقت وحقانیت به لانه عشق برد تا قصعه روشنایی بر دل روشن کند تا تنیده به هم شود و آرامش به قلب وروح که همدم قلب به قلب حک شود و محکوم کند در دل دور قلب را از زنجیر عشق به حصار بکشد ودر محفل روحانی از نطفه‌ای که خداوند جلال و جبروت به آن روح فرشته بخشد وتک سلول های که انجام ملکوتیان است به نزد پروردگار به آن قلب هوش ودرک در درون رحم مادری از شیره جان او به بزرگ شدن که در هفت هشت ماهگی به لگد زدن که مادری به عشق بر شکم خود به آن نوازد آرامش نوازش کند تا پدری بر گوش به شکم مادری آواز عشق کودک از درون مادر بشنود که موسی کریم الله توسط مادرش یوکابد به ترس طاغوتیان زمانه به رود نیل انداخته شد از دست دشمن که خدای ملکوتیان به همراه خواهر موسی کریم الله به کاخ فرعون رفته چون فرعون فرزندی نداشت موسی کریم الله را به فرزندی قبول کرد چون گرسنه شد به گریه افتاد و فرعون دایه های جمع کرد که از سینه هیچ کدام شیر ننوشید که خواهرش گفت به فرعون من کسی را میشناسم که کودکان از او شیر می‌نوشاند که خواهرش به مادر موسی گفت وان را به کاخ بدونه که فرعون بفهمند موسی کریم الله را در بغل مادرش که سینه آن را به دهن گذاشت واز او شیر نوشید که نوزادی به یاری خداوند بوی مادرش را می‌فهمد چون مادر بوی بهشت میدهد واز آنجا بود که فرعون مصر ظالم به دایه آن را قبول کرد وان چند سکه و خرج و مخارج مادر موسی کریم الله را میداد تا بزرگ شود خداوند متعال که جهان را به عرش که ملکان بدانند وبه انسان وحی برسانند که نوزادی به کاخ که فرعون شنیده بود نوزادی پسر برای خون خواهی فرعون همه نوزادان را می‌کشت که خدای عزووجعل چگونه کند که جان او را گیرد همین نوازد که موسی کریم الله به بزرگ شدن توی کاخ وجان او را گیرد وکاخ را بر سرش خراب کند ….ای تار مویت به علی بخشیده که جمالت روشن شود که همدم من باشد مهراوه شریفی‌نیا من که علی شکری منقاری همیشه برای عهدی به دل توست عاشقانه دوستت دارد مونس من ای عاشقانه ترین نعمتی که خداوند بزرگ به رضای امامی به نزد پروردگارشان به علی که غزال تیز پای به میدان که علی عاشقانه‌ای برای عشق به بند بند دلم به سوی نسیم عطر تو وبه سوی تو تا آرامش قلبم شوی مونس من مهراوه شریفی‌نیا من ای بگوید قصیده عشق که یارم به دل بنمایند وعاشقانه شود که سرود عشق مرغان بهشتی بسرایند نغمه‌های که به دور هم بگردند تا عاشقانه مست بوی عشق شوند .ای قوی زیبا ای هستی علی تورا برای همسری برگزیده ام که همیشه بیقرار توست علی بی همتای من ای مافیای من که علی همه غم‌های تورا به جان می‌خرد تا قلب آری از جلای عشق شود تا برای بیداری عشق به چشم روشن شود ای مونس گل‌های بهاری من ای گل رز قرمز من که سه شنبه را در دستان تو را به دست که این روز را دوست داری ای مهربونم ذات درونی تو الاهلی از عشق ملکان است به دیدار تو علی روشن میشود .یا علی مدد .علی علیه‌السلام گوید یا علی مدد .که بخشنده است اولین امام مان به اسم آن که زریه آنها یازده امام معصوم هستند که ما خاک کف پای آنها نیستیم .که همه شهید راه حق وحقیقت شدند به جز امام زمان ما مهدی موعود که امام مهربانی است .یا مهدی ادرکنی.مونس من و همسر علی مهراوه شریفی‌نیا که شکری به شکر خدا سجده شکر کند به بودن مهربونم به قلبم .خدایا آنچنان کار کن تو خشنود باشی ما رستگار.امین یا ربلعالمین.

بسیار عالی دلمو برد به خدا و مرحوم پدرم و مادربزرگم.