دانلود آهنگ وحید پناه گلخاطره
Vahid Panaah
Golkhatereh
متن آهنگ گلخاطره وحید پناه
آسمونی هم که باشی
واسه من فرقی نداره
ولی طفلکی ستاره
اگه آسمونی باشی، میشکنه قلبش دوباره.
آخه بالاتر نشسته یه ستاره
که داره با پرتو وقت
روی صحن بکر و رویایی صحرا، گل ساعتی می کاره.
راستی گفتم هرم تن سوز کویرم تو رو یاد من میاره؟
اگرم زمینی باشی، مثل موسم بهاری که توی تحول سال خبر از خزون نداره.
وقتی که برگ گل سرخ میشه زرد و پاره پاره
با نسیم تو می تونه رنگ بگیره
مثل تن پوش دوباره
ولی داره قطع می شه صدای قلبش
دیگه افتاد به شماره
گلدونش، خسته ز بی مهری دنیا واپسین خاطره ها رو میشماره.
بگذریم از گل و گلدون و ستاره
واسه من خود زمینی، تو رفیق آخرینی
اگرم تو آسمونی باید اینو خوب بدونی
که تو شهر بی محبت، دل آسمون شکسته
توی دریای جوونی قایقم به گل نشسته
اینجا... اینجا قحطی بهاره
غم از آسمون می باره
وای که اینجا فصل درده
گل خشکیده گلدون، نفسش در نمیاد، رخش چه زرده
اینجا اشکای محبت یخ زده تو چشم مردم
اینجا شالیزار نداره دیگه عطر و بوی گندم
با تو گفتم؟
با تو گفتم همه شعر من از شرشر بارون، بوی خیس خورده خاکه؟
وقتی که بیای نمونده
جز یه برگه کاغذ خیس مچاله
که نوشتش پاک پاکه
و یه دفترچه شعری..
که توی رگبار بارون خزونی
کنارش یک گل کاغذی که روزی
می نوشتم رو تنش شعر جوونی
که حالا اون گل کاغذی شده چتری برای اشک گلدون شکسته
اشک گلدون برای اون گل سرخیه که به زردی نشسته
ولی روی خاک تو گلدون
عنکبوتی واسه گلدون خسته
تارگلخاطره بسته