Mehran Bagheri
Deltangi

متن آهنگ دلتنگی مهران باقری

عابر و شکسته دل با عشق

تو کوچه ها قدم میزند هرشب

چشمای بچه ها به راه بود تا

غذا بیاره واسشون امشب

کسی که دردشو به چاه میگفت

صداش هنوز تو چاه میپیچه

میگه خدا محتاج تو هستم

بی عشق تو وجود من هیچه

وقتی میگن اسم تو رو لبهام

با تو دلم محکم و قرص میشه

وقتی میخوام از رو زمین پاشم

ذکر علی همراه من میشه

شهید محرابی شه عشقی

عشق تو از عشقا جدا میشه

نمیدونم آخه با چه رویی

نماز من بازم قضا میشه

مردونگیهامو به تو مدیونم

دل تو از این کوفیا خونه

تنها شدی چشات چرا خیسه

درد و غصه ت و چاه میدونه

از وقتی رفتی توی این کوچه

کسی دگه قدم نمیذاره

این بچه ها محتاجتن هرشب

گرسنه بی آب با دلی پاره

وقتی میگن اسم تو رو لبهام

با تو دلم محکم و قرص میشه

وقتی میخوام از رو زمین پاشم

ذکر علی همراه من میشه

شهید محرابی شه عشقی

عشق تو از عشقا جدا میشه

نمیدونم آخه با چه رویی

نماز من بازم قضا میشه