Farzan Khaani
Kholaseye Sarnevesht

گراید

توی زندگیم بودش همش تله زخم و سد

یه کوه از سختیا جلو روی من

بود همه دنیا هم روبروی من

یه سری هم آدمه پست دورو بره من

زندگی هست دیگه پره پیچ و خم

اطرافمون پره دروغ و حیلست

اینا حقیقتی تویه دنیامون هست

زندگی شده همش درد و غم با ترس

راهِ حلش اینه مشکلاتو رد کنی سریع

تویه دنیا هم نباید بمونی تو ضعیف

تمام مشکلاتو حل کنی وسط تویه رینگ

سیاهی دنیا تا بکنی به زیر

قلمرو تلاش و هی بکنی وسیع

تا که میونه دشمنه گرگ خورده نشی

بیا تویه راه من ، انقلابه من

درک بکن آره تو ، صحبتای من

انتظار من با کلماته من

رد میکنیم دیگه مشکلاتو پس

رد میکنیم دیگه مشکلاتو پس

فرزان خانی

من ، تنهام تویه سیاهیه شب

تویه قربت ، نوستانه کاغذ و قلم

من، دردارو کشیدم به دوش

توش ، موش ، میزنیم و میکنم یه تفه زیر و روش

آآآ

بسه خفه خون و سکوته زندگی

سکوته من مساوی با مرگ مغزی

اونکه بالا کشید بحثا رو

هستش درد زن هفت روز بالدار و

اون عشقی که عاشق کرد مارو

در حسرت عشق قهر کرد مارو

رفتش و بعد ترک کرد مارو

این رسمه زمونست بحث حرف زمونست

دنیا تو ماروتوی غصه تو پرورش دادی

شدیم مثله یه بچه ی توی پرورش گاهی

باسکوتم هستش یه کوله باره غصه رو دوشم

کلی حرف دارم ولی امروزمو میدم پوشش

مشکلاتو رد میکنم از یک خاطراته تلخ

از یک قصه ی نوستالژی و قهوه ی تلخ

این خلاصه ی زندگیم بود و سرنوشتم

این از امروزه من بود و اینم از گذشتم

آآآآآآ

آر پی